دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش بهزیستی ذهنی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
بهزیستی ذهنی، یک مفهوم شخصی و فردی است و بر حسب ارزیابی افراد از زندگی خودشان تعریف میشود (دینر و همکاران، 1996). در واقع ارزیابی افراد از زندگی خودشان در حوزههای مختلف زندگی مانند بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی است. بهزیستی هیجانی به تعادل بین عاطفه مثبت و منفی اطلاق میشود. بهزیستی روانشناختی، عمدتاً ملاکی شخصی و خصوصی برای ارزیابی فردی از کنشهای روانی فرد است، اما بهزیستی اجتماعی عمدتاً ملاکی عمومی و اجتماعی برای ارزیابی کنشهای اجتماعی افراد در طول زندگیشان و در تعامل با دیگران محسوب میشود (کی یز، 1998).
عناصر بهزیستی ذهنی
بنابراین، بهزیستی ذهنی دارای سه عنصر اصلی است: دو عنصر هیجانی «یعنی تجربه مکرر عاطفه یا هیجان مثبت، تجربه نامکرر و اندک هیجان یا عاطفه منفی» و نیز یک عنصر شناختی «ارزیابی افراد از رضامندی از زندگی که شامل رضایت افراد از جنبههای مختلف زندگی مثل رضایت زناشویی، رضایت شغلی و. . .» میباشد. طی 40 سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به مفهومسازی، اندازهگیری و مطالعه ابزارهای اندازهگیری سلامت روان از طریق تحقیقات بهزیستی ذهنی پرداختهاند (کی یز، 2003).
بهزیستی ذهنی شامل طیف گستردهای از رگهها و ویژگیهای ذاتی و محیطی است. لیبومیرسکی، شلدوم و اسچکاد (2005)، مدلی تلفیقی یا التقاطی ژنتیک- شخصیت یا مدل عوامل جمعیت شناختی- محیطی را برای بهزیستی و شادمانی ارائه دادند که شامل مجموعه عوامل ژنتیکی، عوامل و شرایط محیطی و نیز فعالیتها و تمرینهای ارادی و انتخابی است که طبق فرمول زیر تدوین شده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005):
رفتارهای ارادی + عوامل محیطی + عوامل ژنتیکی= بهزیستی
عوامل مؤثر بر بهزیستی
نخستین عامل مهم و عمده در تعیین بهزیستی افراد، عوامل ژنتیکی است. تعیین کنندههای ژنتیکی در طول عمر افراد ثابت، در طول زمان پایدار و نسبت به تغییر یا کنترل ایمن هستند. این عامل به تنهایی 50 درصد از کل واریانس بهزیستی را به خود اختصاص داده است (لیبومیرسکی و همکاران، 2005).
همچنین طی مطالعهای که بر روی دوقلوها در سن 20 تا 30 سالگی انجام شد، میزان همبستگی بازآزمایی تقریباً 50 درصد بود، مهمتر این که میزان همبستگی در مطالعات بازآزمایی شادمانی دوقلوهای یک تخمکی در زمانهای مختلف 80 درصد بوده است (اسنایدر و لوپز، 2002).
در واقع وراثت، مؤلفه ثابتی در بهزیستی و شادمانی محسوب میگردد. در مقابل، همبستگی در دوقلوهای دو تخمکی، نزدیک به 7 درصد بود. مطالعات دیگر، گر چه تخمینهای متفاوتی در خصوص سهم وراثت در شادمانی را نشان داده اند ولی همگی حاکی از این هستند که دو قلوهای یک تخمکی به طور قابل توجهی دارای الگوهای شادمانی مشابه بیشتری در مقایسه با دوقلوهای دوتخمکی بودند و همچنین میزان شادمانی این افراد در بزرگسالی نیز بخش وسیعی از تعیین کنندههای ژنتیکی را نشان میدهد (هاشمیان، پورشهریاری، بنی جمالی و گلستانی بخت ، 1386).
بنا به تحقیقات لیبومیرسکی (2005)، تعیین کنندههای ژنتیکی موجب ویژگیهای خلقی شخصیت مثل برونگرایی، درونگرایی، خلق منفی، برانگیختگی و. . . میشوند که همگی ریشه در نوروبیولوژی افراد دارد. تغییرات این ویژگیها طی طول عمر بسیار اندک است. به عنوان مثال کگان، کودکان را از سن 4 ماهگی تا 11 سالگی مورد پیگیری و مطالعه قرار داد و نشان دادند که عدم مردمآمیزی کودکان در سن 11 سالگی احتمالاً ناشی از ویژگی عمده و خاص برخی نوزادان است که به واکنش کند معروف است، که این واکنش کند ناشی از الگوهای عصبی شیمیایی و ژنتیکی آنهاست (هاشمیان و همکاران، 1386).
عامل دیگری که بر بهزیستی مؤثر است اوضاع و شرایط محیطی است، این عامل 8 الی 15 درصد واریانس بهزیستی و شادمانی را به خود اختصاص میدهد و شامل عواملی همچون ملیت، فرهنگ، شرایط جغرافیایی مثل آب و هوا، عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنس، تحصیلات، نژاد، وضعیت تأهل، پیشینه و تاریخچه زندگی فرد مثل ضربههای دوران کودکی، تصادف، سوانح، وضعیت شغلی، امنیت کاری، درآمد، سلامتی، مذهب و. . . است (هاشمیان و همکاران، 1386).
n
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش اقدام به خودکشی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود ( قائمی، 1364).
خودکشی از ترکیب دو واژهی (sui)1 به معنی خود و (cide)2 به معنی کشتن تشکیل شده است. خودکشی عملی است که با قصد آسیب رساندن به خود توسط شخص انجام میشود که میداند چه میکند و چه پیامد احتمالی خود را میداند (فولادی، 1381).
خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ،کار زیاد کردن ، کوشش بسیار " آمده است ( لغت نامه ی دهخدا ،1347).
امیل دورکیم3 (1917-1858) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند :خودکشی عبارت است از هرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که میبایست چنان نتیجهای به بار آورد (دورکیم ،1378). هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : " اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد ." (ریئس دانا ،1380).
آشیل دلماس4 نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد ، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد" (اسلامی نسب، 1371). مین جر5 روانشناس، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی میداند که در اثر تنشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق، که توانسته مانع از رهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود و در نهایت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است (ریئس دانا،1380).
آدلر6 میگوید: خودکشی حرکت جبرانی شدید است که در برابر اعتراضات، از فرد بروز میکند. گویی فرد نیاز دارد که بر اطرافیان تسلط یابد و احساس کهتری خود را کاهش دهد. نوجوان ،مرگ را برای آن انتخاب میکند که ارزش خود را به اطرافیان نشان دهد. (خدیویزند، 1374).
________________________________
1-Sui
2-Cide
3-Emile Durkheim
4-Ashil Delmas
5- Min Jera
6-Adler
اشنایدمن1 در تعریف خودکشی میگوید: خودکشی عملی است که به منظور خلاص شدن از یک مسئله، بنبست ، مشکل و بیرون آمدن از یک دوراهی، بحران و وضعیت غیر قابل تحمل صورت میگیرد. (اشنایدمن، ترجمهی فیروزبخت، 1378).
همانگونه که بررسیها نشان میدهند، خودکشی عملی است که فرد به دست خود و به عنوان یک اقدام ارادی و به طور عمدی با هدف از بین بردن خود، انجام میدهد. اگر چه عوامل زیربنایی، که شخص را وادار کرده تا خود را از بین ببرد ممکن است برای خود شخص نامفهوم باشد و حتماً لازم نیست که فرد آنها را کاملاً خوب شناخته باشد، عمل و اقدام به خودکشی به عنوان یک اقدام ارادی و عمدی مد نظر قرار میگیرد (فرقانی رئیسی، 1374). ژان باچلر2 در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز گرایانه مینویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند (اشنایدمن ،1378).
خودکشی طیفهای خاصی دارد، از افکار خودکشی که شایعترین است آغاز شده و به اقدام به خودکشی و بطور نهایی تمایل به مرگ ناشی از خودکشی که هدف نهایی است منتهی میگردد (اسلامی نسب، 1371).
پس در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد. فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است.
برخی مانند ارسطو3 خودکشی به منظور فداکاری ( دگرخواهانه ) را خودکشی محسوب نمی کنند؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که " به منظور فداکاری نمی باشد ، یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحار دست نمیزند ". اما اسکیرول4 نظری عکس نظریات یاد شده دارد ، او معتقد است که"در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می شود". او با استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش جو روانی-اجتماعی کلاس
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
با توجه به اینکه هدف عمده آموزش و پرورش، اعتلای همه جانبه شخصیت فراگیران، به ویژه در ابعاد اخلاقی، روانی و اجتماعی است، برای بهبود این فرآیند، باید که جو کلاس شایسته و بایسته باشد. مطالعات فراوانی تأثیر جو روانی اجتماعی کلاس را بر پیشرفت تحصیلی نشان دادهاند (فریزر و همکاران،1995). بلوم(1994) جو را شرایط، نیروها، وانگیزشهای بیرونی، اعم از فیزیکی، فکری، روانی و اجتماعی تعریف میکند.
فریزر(1994) چهار گونه جوروانی-اجتماعی کلاس را بررسی کرد. به نظر او جوروانی-اجتماعی چیره بر کلاس میتواند جوی سرشار از یکپارچگی و همبستگی (میزان وابستگی و پیوند دانش آموزان)، منضبط و تکلیفگرا (میزانی که دانشآموزان تکلیف خود را به موقع و منظم انجام دهند)، فضایی پر برخورد و پر اصطلاک (میزان رفتارهای نادوستانهی دانش آموزان)، یا جوی آکنده از همآوری و رقابت (میزان همآور و رقابت دانشآموزان) باشد.
انواع جو روانی حاکم بر کلاس.
1- جو روانی-اجتماعی مطلوب که ویژگیهای آن عبارتند از: مشارکت دانشآموزان در کلاس، رابطه صمیمی معلم و دانشآموز و برخورداری از حمایت معلم در مواقع مشکل، رابطه صمیمی دانشآموزان باهم، برقراری نظم و مقررات در کلاس، سازماندهی مطالب آموزشی در کلاس، اهمیت دادن به تلاش و انجام وظیفه دانشآموزان، و همچنین در این جو فراوانی روابط اجتماعی وجود دارد و بین ادراک و انتظار تفاوتی نیست و پیشرفت تحصیلی بالاست.
2- جو روانی-اجتماعی نامطلوب که برعکس جو روانی-اجتماعی مطلوب بیان شده است.
3- جو روانی – اجتماعی متوسط که مابین دو جو مذکور بیان شده است (صالحی حسینی،1372).
جو روانی – اجتماعی کلاس، شامل د و متغیر کلی ادراک (برداشتی که افراد از واقعیت های موجود درکلاس دارند) و انتظار (تمایلات و خواسته هایی که افراد از جو روانی- اجتماعی کلاس دارند) است. جوی برای یادگیری مطلوب است که تفاوت ادراک و انتظار زیاد نباشد یا این دو مساوی باشند. درصورت تفاوت، باید در پی اصلاح یا تغییر جو کلاس بود. پس، شناخت جو کلاس برای معلمان مهم و با ارزش است.
ویژگیهای روابط انسانی مطلوب در مدرسه
1- درک نیازها و استعدادها.
2- درک تفاوتهای فردی.
3- شناخت و احترام به شخصیت دیگران.
4- توان برقراری ارتباط.
5- گوش دادن.
6- بیان عواطف و احساسات.
7- تأمین بهداشت روانی (میرکمالی،1379).
-Bloom
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش روشهای نوین تدریس
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
روش در مقابل واژهی لاتینی «متد» به کار میرود و واژهی متد در فرهنگ فارسی «معین» و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور» به: روش، شیوه، راه، طریقه، طرز، اسلوب معنی شده است. بهطورکلی «راه انجام دادن هر کاری» را روش گویند. روش تدریس نیز عبارت از راه منظم، باقاعده و منطقی برای ارائه درس است. روش تدریس، شیوه یا راهی است که مدرس را به هدف درس یعنی یادگیری و آموزش دادن مطالب به شاگردان میرساند (علوی 1384، 23).
2-14-تقسیمبندی روش تدریس:
روشهای تدریس به دودسته کلی تقسیم مسی شوند، روشهایی که درگذشته بسیار دور به کار میرفتهاند، روشهای تاریخی و روشهایی که متکی بر یافتههای روانشناسی و علوم تربیتی جدید میباشند، روشهای نوین نامیده میشوند (موسوی 1391، 179).
1 ـ روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین
اصطلاح تدریس، اگرچه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد، اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی بامعنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوهی کار کردن با آنها تأثیر مثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چندگانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهمترین آنها ضعف دانشپایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفهآموزی را یکی تصور میکنند و بهجای هم به کار میبرند. این مفاهیم اگرچه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و درهمتنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود رادارند (صفوی 1370، 239).
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی یا بهطورکلی رشد همهجانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای موردپذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است» (سیف 1379، 28). براساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسیاش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای موردپذیرش جامعه را کسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند. حتی بسیاری از صاحبنظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکرشده برای پرورش قائلاند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفتهشده جامعه به افراد یکی از قدیمیترین دیدگاه پرورشی است، بهجای چنین کارکردی، نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینهی مردمسالاری در جامعه فراهم شود. میلر (1983) و گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد. فریر (1972) مطرح میکند که تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکرشده نشان میدهد که بههیچوجه نمیتوان مفهوم «پرورش» را با مفاهیمی چون آموزش، تدریس و یا حرفهآموزی یکی دانست. پرورش مفهومی کلی است که میتواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد. مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار و از پیش طراحیشده، که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیتهایی است که امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد. بنابراین آموزش وسیلهای است برای پرورش، نه خود پرورش. آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحیشده است؛ پس هدفهای آن دقیقتر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است. آموزش ممکن است با حضور معلم و یا بدون حضور معلم از طریق فیلم، رادیو، تلویزیون و سایر رسانهها صورت گیرد.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش اضطراب
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
به حالتی اشاره دارد که به موجب آن فرد، بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در آینده ، نگران ، تنیده و ناراحت است. اضطراب هم عنصر شناختی وهم عاطفی دارد. وقتی مضطرب هستید ، احساس می کنید اتفاق وحشتناکی روی خواهد دادکه قدرت تغییر دادن آن را ندارید . بعد روی نگرانی های درونی خود متمرکز می شوید ، و درباره احتمال خطر یا تهدید ، گوش به زنگ یا بیش از حد مراقب می گردید. اضطراب بیشتر آینده گرا وکلی است و زمانی مایه نگرانی بالینی می شود که به چنان سطح وسیعی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانه ای شده باشد که مشخصه آن واکنشهای جسمانی وروانی شدید است . این تجربیات ، شدید ، غیر منطقی وتوانکاه ،اساس اختلال های اضطرابی هستند .
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان ، احساس درماندگی وبرانگیختگی فیزیولوژیکی می باشد(ساراسون ،1987). برای اولین بار در قرن پانزدهم میلادی به معنای فشار جمعی معرفی شد . از نظر هیجانی ، اضطراب موجب خود بیمار انگاری ، غیبت از کار ، سوء مصرف مواد روا نگردان و کاهش عزت نفس می گردد(نوریان وهمکاران،1390).
فروید اضطراب را یک پدیده روزمره وراهی برای توضیح روان آزردگی قلمداد می کند(خدا پناهی ، 1379). اضطراب معمولاً به عنوان احساس پراکنده ، مبهم و نامطبوع ترس وتشویش معرفی می شود(ساراسون، 1987). اضطراب هیجانی است که باعث می گردد درافراد، احساس دلشوره ونگرانی به وجود آید و آنان را وادار به تغییر سازش سازد( کامکاری، 1385). فروید اضطراب را به سه نوع تقسیم کرده است:
الف - اضطراب واقعی: هنگامی تجربه می شود که شخص با تهدید ها وخطرات بیرونی مواجه باشد.
ب – اضطراب نوروتیک : زمانی بروز می کند که تکانه های نهاد موجب تهدید فرد در برابرقطع کنترل های من و ظهور رفتارهای که منجربه تنبیه وی خواهند گردید ، می شود.
ج – اضطراب اخلاقی : وقتی ظاهر می شود که فرد عملی برخلاف وجدان اخلاقی یا ارزش های اخلاقی خویش انجام داده یا حتی در نظر دارد انجام بدهد وبه این دلیل احساس گناه بکند(آزاد ، 1378)
2-2-1 ماهیت اختلال های اضطرابی
افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی در اثر احساس های مزمن و شدید اضطراب درمانده می شوند . این احساس ها به قدری نیرومند هستند که افراد مبتلا به این اختلال ها قادر نیستند فعالیت های روزمره خود را انجام دهند. اضطراب آنها ناخوشایند است و باعث می شود نتوانند از موقعیت های عادی لذت ببرند، اما علاوه بر آن ، آنها می کوشند از موقعیت های که باعث می شوند احساس اضطراب کنند ، اجتناب ورزند . در نتیجه آنها فرصت های را برای خوش گذرانی یا عمل کردن طبق تمایلشان از دست می دهند .
میزان شیوع مادام العمر اختلالات اضطرابی برای زنان 5/30 درصد مردان 2/19 درصد گزارش شده است. نگاهی سطحی به آمار مراجعان روان پزشکان وروان شناسان در ایران نشان می دهد که اختلالات مورد نظر ، شایع ترین علت مراجعه به این متخصصان را تشکیل می دهند. شاید تمامی آنها قبل ازمراجعه ، تلاش زیادی جهت کنترل علایم مختلف بیماری خود به ویژه نشانه های عاطفی نموده ولی به دلیل بی تأثیر بودن آنها، به ناچار به درمانگران مراجعه کرده اند. به عبارت دیگر، همه آنها قبل از مراجعه ، راهبرد های ناکارآمدی را به کار گرفته اند. به علاوه ، به دلیل نگرش منفی مردم ایران به اختلالات روانی ودرمانگران ذیصلاح ، تلاش شخصی جهت کنترل این علایم بسیار جدی تر بوده وغالباً بعد از تحمل ناراحتی های زیاد وطولانی این اختلالات ،تصمیم به دریافت کمک های تخصصی گرفته می شود. از آنجا که اکثر این افراد شناخت کافی از راهبرد های مناسب برای تقلیل ناراحتی های خود ندارند ومعمولاً با فاصله نسبتاً زیادی از شروع بیماری خود مراجعه می کنند، طبیعی است که بیماریشان مزمن شده واثر بخشی درمانهای تخصصی را کاهش می دهند(سیدمحمدی،1379).
rs
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 90 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش تعصب
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوانها و عضلات را به هم پیوند میدهد. سپس این مادّه به معنای هر نوع وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست (حسینی، 1386).
درلغت نامه دهخدا در معنای تعصب کردن آمده است:" جانب داری کردن، طرفداری شدید کردن، حمایت بدون چون و چرا کردن، عصبیت کردن" (لغت نامه دهخدا).
تعصب در فرهنگ عمید، جانب داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، معنی شده است (فرهنگ عمید).
همچنان دیگر فرهنگ ها تعصب را جانب داری کردن، حمایت کردن، حمیت داشتن، پرخاش کردن، سخت گرفتن، حمیت، عصبیت وسختگیری ترجمه کرده اند. تا این جا فکر نمیشود نقصی کلی یا جزیی درآن متصور باشد و مورد نکوهش قرارگیرد. چه بسا که در مواردی مثبت و پسندیده نیزمی باشد. اما کاربرد این واژه در اصطلاح در واقع مغایر و مناقض معنای لغوی آن است (رومان، 1387).
”تعصب” و”عصبیت” در اصل از ماده”عصب” به معنی رگ ها و پیهایی است که مفاصل را به هم ارتباط میدهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پیوستگی را تعصب و عصبیت نامیدهاند، اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار میرود. تعصب و تحجر به معنای ایستایی، تحول ناپذیری، جمود و برنتابیدن فرهنگ و ارزشهای حق و متعالی است که هم در ساحت بینش و دانش (تحجر) و هم در حوزه گرایش و رفتار (جمود) بروز و ظهور دارد و عقل و دل و ابزارهای معرفتیاب و منابع شناختزا را نیز شامل میگردد (مطهری، 1377).
تعصب، حالتى روانى است که به صورت حمایت و دفاع از خود و متعلقات خود بروز مىکند. این تعلقات، شامل وابستگىهاى دینى، ملکى، وطنى، ملى، منطقهاى و حتى شغلى و روابط استاد و شاگرد مىباشد. این حالت، ریشه در خودخواهى، خود پرستى و سلطه بر تمامى فعالیتهاى درونى و برونى دارد و به همین خاطر، از رذائل اخلاقى شمرده شده، منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و رفتارى مىگردد(سایت آیینه رشد، 1384).
تعصب در اصطلاح سختگیری خود خواهانه، پرخاشگرانه و گاه ستیزه جویانه برای نشان دادن برتری غیرواقعی نسبت به همتاها درشرایط و موقعیت های همسان است. از این دید گاه تعصب رنگ منفی به خود می گیرد وباعث ایجاد مشکل های اساسی دریک اجتماع، در بین اقوام، مذاهب وسایر گروهای انسانی می گردد (رومان، 1387).
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش خلاقیت
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مثل هر مفهوم نظری و انسانی دیگر، تعریف خلاقیت نیز تابع گرایشات و برداشت های شخصی و مکتبی صاحبنظران است که در مجموع مشابه به نظر می رسند. بمنظور جلوگیری از طولانی شدن بحث، ذیلا به ذکر تعاریف خلاصه چند تن از مشاهیر زمینه تحقیقات و منابع علمی خلاقیت اشاره می گردد.
- فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: "تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است "(برونو، 1370).
- استیفن رابینز(1991): "خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست "(طالب زاده و انوری، 1375).
- استین، پارنس و هاردینگ(1962): "خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد".
- مدنیک (1962): "خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند ".
- فاکس (1966):" فرآیند خلاق به هر نوع فرآیند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند".
- هورلاک (1982): "خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد".
- استرنبرگ (1989): " خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود"( کفایت، 1373).
,R
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش افسردگی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ارتباط میان تن و روان از زمان های دور یعنی از 10000 سال پیش از میلاد مورد توجه بوده است. یکی از عواملی که بر سلامت روانی تأثیر می گذارد، بستری شدن در بیمارستان می باشد که به علت تغییر در الگوی معمول زندگی واکنش های گوناگونی را به دنبال دارد. گاهی بستری شدن، می تواند سبب افزایش
واکنش های روانی فرد شود. افسردگی و اضطراب از شایع ترین اختلال های روانی هستند که افراد و جوامع را در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار می دهند. بررسی های گوناگون درباره میزان شیوع افسردگی و اضطراب برآورده های متفاوتی را از میزان شیوع این اختلال ها ارائه نموده است. برخی از بررسی ها میزان شیوع افسردگی را در طول عمر افراد حدود 25-10درصد گزارش کرده اند( کاپلان، سادوک،1994).
گروه دیگری میزان شیوع افسردگی را در مردان 16-6/2درصد و در زنان 24-7/6درصد گزارش نموده اند ( بروکینگ، ریتر و توماس، 1992). هم چنین میزان شیوع اضطراب و افسردگی در سطح جامعه به ترتیب18-14درصد و میزان شیوع اضطراب و افسردگی در مراجعین مراکز اورژانس 9-7 درصدگزارش شده است( سارتوریوس،1993).
میزان شیوع نقطه ای افسردگی در ایران،7/53-87/11درصد می باشد. زنان با شیوع 5/30درصد بیش از مردان با شیوع 2/19درصد دچار اختلال های اضطرابی می شوند( کاپلان، سادوک،1994).
در ایران نیز مطالعاتی در زمینه شیوع افسردگی در نوجوانان انجام شده است. نتایج به دست آمده از (شجاعی زاده و رضا فیانیانی، 1380) که با استفاده از مقیاس افسردگی زونگ بر روی 24 دانش آموز مقطع پیش دانشگاهی شهر کازرون به عمل آمد، نشان داد که 8/28 درصد از این دانش آموزان دارای افسردگی خفیف، 6/9 در صد دارای افسردگی متوسط،3/3 درصد دارای افسردگی شدید و 3/1 درصد دارای افسردگی عمیق بودند. اگر چه تخمین حاصل از این داده ها دامنة وسیعی را در بر می گیرد، اما به هر حال افسردگی در کودکان و نوجوانان یک معضل بهداشت روانی مهم است که در حال گسترش و شیوع است. این در حالی است که تلاش های صورت گرفته با درمان این مشکل متناسب نبوده است.(علاقه بندراد و فرهی،1380).
عوامل بی شماری با شروع، مدت و عود افسردگی زودرس، در ارتباط هستند. از جملة این عوامل، می توان از شاخص های جمعیت شناختی مانند سن، جنس و وضعیت اقتصادی- اجتماعی نام برد(دانش منفرد،1380). به نظر می رسد تفاوت های مربوط به جنس در میزان شیوع افسردگی مؤثر باشند.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 145 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش عوامل تأثیرگذار بر انتخاب سهام توسط سرمایه گذاران
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
قبل از بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم سرمایهگذاران در انتخاب یک سهام عادی باید با مفهوم سرمایهگذاری آشنا شویم. سرمایه گذاری از دیدگاه کلی، به معنای مصرف پولهای در دسترس برای دستیابی به پولهای بیشتر، در آینده است؛ به عبارت دیگر، سرمایهگذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده. در سرمایهگذاری، دو ویژگی متفاوت و مهم وجود دارند که عبارتند از: 1- زمان و 2- ریسک. اهمیت این دو موضوع به این علت است که در سرمایهگذاری، صرف پول، در زمان حال صورت میگیرد و مقدار آن معین است؛ در حالی که پاداش حاصل از آن، در آینده به دست میآید و معمولاً با نبود اطمینان همراه است. در بعضی مواقع، ویژگی زمان غالب میگردد (مانند اوراق قرضه دولتی) و در بعضی مواقع، ریسک از نظر اهمیت مقدم است (مانند برگه اختیار خرید) و در مواقع دیگر هر دو مهم هستند (مانند سهام عادی)(دوف[1]، 2008).
2-4-2- راهبردهای سرمایهگذاری
دو راهبرد سرمایهگذاری غالب که در بازارهای بورس اوراق بهادار به کار گرفته میشود به شرح زیر است:
طبق این راهبرد توصیه میشود سهامی خریداری شود که در دوره گذشته بالاترین بازده را داشته است و سهامی به فروش رسد که در دروههای گذشته پایینترین بازده را کسب کرده است.
طبق این راهبرد، توصیه میشود سهامی که در گذشته عملکرد خوبی داشتهاند به فروش رسند و سهامی که عملکرد ضعیفی داشتهاند خریداری شوند. به عبارت بهتر، توصیه میشود سهامی خریداری شود که در حال حاضر بازار نسبت به آن سهم بسیار بدبین است و سهامی فروخته شود که بازار نسبت به آن بسیار خوشبین است (نیکبخت و مرادی، 1384).
2-4-3- مدلهای تصمیمگیری سرمایهگذاران
2-4-3-1- مدل تصمیمگیری اقتصادی عقلائی
در مدلهای عقلائی سرمایهگذاران جهت حداکثر نمودن مطلوبیت کل باید تا جایی بخرند که مطلوبیت نهایی آخرین خرید برابر با قیمت شود هر چه قیمت پایین میآید برای برابر شدن مطلوبیت نهایی با قیمت پایینتر سرمایهگذار به خرید بیشتر تحریک میشود از آنجا که با کاهش قیمت، میزان تقاضای سرمایهگذار بیشتر میشود منحنی تقاضای هر یک از سرمایهگذاران و منحنی تقاضای کل نزولی خواهد بود در این مدل منظم ساده هر فردی برای حداکثر ساختن سود کل یا مطلوبیت کل تصمیمات عقلایی میگیرد به این نوع مدلها، مدل اقتصادی عقلائی میگویند(ژنگ و شن،2008).
2-4-3-2- مدل اقتصادی رفتاری
حرکت کردن به سوی یک مدل اقتصادی رفتاری و بیان تأثیر تصمیمات غیرعقلائی بر قیمت بازار سهام دشوار نیست. فرض کنید سرمایهگذار، براساس مناسب بودن ریسک و بازده، در خصوص قیمت قضاوت میکند و فرض کنید سرمایهگذاران اطلاعات محدودی نسبت به سهام داشته باشند و در مواجهه با دو سهامی که یکسان بنظر میرسند فرض میکنند سهام با بازدهی بیشتر بهتر است. این امر برای اقتصاددانان رفتاری، مشکلی پدید نمیآورد فقط مطلوبیت را تابع درونزایی از قیمت و بازدهی فرض کرده و بدینگونه تابع مطلوبیت را اصلاح میکند(رامچارون و کیم، 2008).
فرض کنید ورود بعضی از سرمایهگذاران به بورس بر تقاضای دیگر سرمایهگذاران اثر بگذارد. همچنین فرض کنید سرمایهگذاران، تحت تأثیر قرار گرفته و به دیگران توجهی یکسان ندارند، هر چند بعضی از آنها ممکن است هوشیارتر به نظر برسند و برخی نیز پرستیژ، ثروت و قدرت بیشتری داشته باشند. باید توجه داشت که ورود این افراد به بازار بورس میتواند نشانی از بازدهی بالای سهام به دیگران باشد. خرید این افراد ممکن است مطلوبیت در نظر گرفته شده از سهام را برای دیگران تغییر دهد(اهرندسین و کاتچیو، 2012).
2-4-3-3- مدل نوین مالی
در اقتصاد کلاسیک فرض بر این است که افراد دارای انتظارات ثابت و قابل شناختی هستند و به دنبال به حداکثر رسانی انتظارات خود هستند گروهی دیگر بر این باورند که انسان در عقلایی برخورد کردن با موضوعات با محدودیتهایی مواجه است. دانشمندانی عقلانیت محدود را به جای عقلانیت کامل در مدلهای تصمیمگیری پیشنهاد کردند و استفاده از مدل مطلوبیت انتظاری به عنوان مدل رفتار انسان در تصمیمگیری و بیشینهسازی مطلوبیت نهایی با تردید رو به رو گردید(استوفمون، 2008).
2-4-3-4- مدل / تئوری چشم انداز
همانطوریکه بیان کردیم، براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار (EUT) سرمایهگذاران ریسک گریز هستند به این معنی که شیب منحنی مطلوبیت ثروت با افزایش آن کاهش مییابد اگر چه این تئوری تا مدتها یک تئوری جذاب بوده اما در پیش بینی رفتار افراد حداقل در شرایط ریسکی موفق نبوده است. به همین دلیل تئوری چشمانداز در سال 1979 ارائه شد. این تئوری نشان میدهد که چگونه سرمایهگذاران در برخی موارد مطلوبیت را نادیده میگیرند. پایه و اساس تئوری چشمانداز تابع ارزش است که با تابع مطلوبیت در تئوری مطلوبیت مورد انتظار متفاوت است و این تفاوت به خاطر نقطه عطف در تابع ارائه شده است. که نقطه عطف بوسیله اثر ذهنی افراد تعیین میگردد. براساس تابع ارزش شیب مطلوبیت ثروت قبل از نقطه عطف صعودی و پس از آن نزولی میباشد و این نقطه عطف میتواند برای هر فردی متفاوت باشد (امیری و همکاران، 1387).
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 112 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش بورس اوراق بهادار
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
امروزه یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشورها، سرمایهگذاری و امور مربوط به آن است. این موضوع به دلیل اینکه عاملی برای تولید، اشتغال و به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی هر کشوری است، از جمله موضوعات اجتناب ناپذیر است. سرمایهگذاری از راههای مختلفی صورت میگیرد که از جمله آنها سرمایهگذاری در سهام شرکتها از طریق بورس اوراق بهادار است(آگاتی، 2012).بورس اوراق بهادار با فراهمآوری ساز وکار لازم برای سرمایهگذاری، در سهام شرکتهایی که شرایط عرضه سهام خود را به مردم دارند، میتواند در پویایی شرکتها و اقتصاد نقش بزرگی ایفا نماید؛ بنابراین، شرکتها با عرضه سهام از طریق بورس اوراق بهادار و سرمایهگذاران با خرید سهام و سرمایهگذاری در سهام شرکتها، امکان مشارکت را در توسعه اقتصادی به دست آورده و خود را جزئی کمک کننده به توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور میدانند(تریو و همکاران، 2010). سرمایهگذاران در انتخاب سهام یک شرکت به منظور سرمایهگذاری از عوامل متعددی تأثیر میپذیرند. به طور کلی، سرمایهگذاران در زمان تصمیمگیری به دو عامل مهم ریسک و بازده توجه دارند. به علاوه، بالا بودن نرخ نوسانات اقتصادی و سیاسی، بیثباتی قوانین و مقررات و غیره به افزایش ریسک تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار منجر میشود (Fayman & He, 2011). در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوأل هستیم که چه عواملی در تصمیمگیری سرمایهگذاران در خرید سهام عادی مؤثرند؟
لازم به ذکر است در این تحقیق عوامل مالی و غیرمالی مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران بررسی خواهد شد. در این فصل بصورت اختصاصی به بررسی مفاهیم پژوهش یعنی بورس اوراق بهادار، سهام عادی و عوامل مؤثر بر تصمیمگیری سهامدارن شامل عوامل مالی و غیرمالی میپردازیم و در بخش پیشینه پژوهش به بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه خواهیم پرداخت.
2-2- بورس اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است، که در آن سهام شرکتها و اوراق مشارکت، تحت ضوابط و مقررات خاص، مورد معامله قرار میگیرد. اوراق بهادار به غیر از پول، چک، سفته و نظایر آن به 2 نوع تقسیم میشود:
1- سهام شرکتها و واحدهای تولیدی، تجارتی و خدماتی،
2- اوراق قرضه منتشر شده توسط دولت و مؤسسات خصوصی(فلوروس، 2010).
2-2-1- علل پیدایش بورس اوراق بهادار
پیدایش بورس در دنیا با دو پدیده، یکی پیدایش شرکتهای سهامی با مسئولیت محدود و دیگری پیدایش شرکتهای سهامی عام نیز مرتبط است. در گذشته، بازرگانان خطر کرده و ضرر دیده به دنبال ساز و کاری بودند تا ضرر و خسارات احتمالی را با شریک یا شرکای فرضی تسهیم نمایند و تنها فرمول ممکن ایجاد یا تأسیس یک شرکت سهامی با چند نفر شریک و سهامی متفاوت یا مساوی و مسئولیتی در حدود سرمایه پرداخت شده یا سهام خریداری شده بود. این فرمول ابتدا در سال 1553 میلادی در کشور روسیه تزاری و برای ایجاد شرکت MOSEOVIE به وجود آمد که قرار بود کالاهای آن از شمال اروپا راهی شرق آسیا و چین شود و لازم نباشد آفریقا را دور بزند. سرمایه لازم برای انجام عملیات این شرکت توسط عده معدودی از تجار تأمین شد و هر تاجر به نسبت آورده خویش در سود یا زیان عملیات شریک بود. فرم تکامل یافته این نحوه مشارکت در سال 1602 میلادی و با تأسیس اولین شرکت سهامی عام در دنیا، به نام کمپانی هند شرقی در تاریخ تجارت دنیا به ثبت رسید. در حقیقت این کمپانی استعماری برای انجام مقاصد سیاسی و نظامی خود نه تنها ریسک را تسهیم کرده بوده، بلکه با جمعآوری نقدینگی از مردم، این عملیات را با سرمایه آنان انجام میداد و خود فقط هزینه سرمایه را میپرداخت. بعدها، گسترش مبادلات تجاری در اروپا و لزوم ارتباط هرچه بیشتر مردم و صاحبان سرمایه، مراکزی بوجود آمد که در آن دارندگان سرمایه و متقاضیان استفاده از نقدینگی مردم با یکدیگر تماس گرفته و با داد و ستدهای مالی به منظور رفع احتیاجات بلندمدت یکدیگر، بازار سرمایه را بوجود آوردند(مولیک و برپاری، 2010).
ri