دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
استعداد خستگی شغلی
ریشه لغوی خستگی[1]
از زمانهای دور (دورهی کلاسیک) در مورد خستگی مطالبی به جا مانده است که شرح مفصل آن به قرن چهارم میلادی برمیگردد (هیلی[2]، 1984). امّا، تا اواسط قرن هجدهم میلادی تعریفی از واژهی خستگی در زبان انگلیسی وجود نداشت و ریشهی آن هم مشخصاً معلوم نبود (هیلی، 1984؛کوهن،1976). محققان میگویند ریشهی لغت خستگی بسته به اینکه معنای اصلی آن به جنبههای جسمی یا روحی اشاره کند، متفاوت است. در میان معادلهای واژهی خستگی جسمی میتوان به لغات "دلگیر کننده[3]، "کسالت آورنده[4]"، "محزون[5]" اشاره کرد، در حالی که معادلهای روحی آن شامل واژههای"ملال آور[6]"، "یکنواخت[7]" و واژهی فرانسوی (Ennui) است (هیلی، 1984؛ کوهن، 1976؛ اوکانر[8]، 1967).
در سایر زبانها معانی دیگری از خستگی که ناشی از نحوهی کاربرد این اصطلاح است را میتوان پیدا کرد. برای مثال در زبان آلمانی، لغت"Lany Wiele"که حاکی از "گذر کند زمان" است معنی خستگی را میدهد. در زبان عبری، لغت "Lashemn"به معنای "آرزوی چیزی را کردن" و همچنین" اندوه ناشی از بیکاری" معادل واژهی خستگی است. معنی اصلی واژهی خستگی در زبان اسلاوی" Kuka"است که به معنای "تکرار و یکنواختی[9]" است (واف، 1979). نهایتاً ساندبرگ و استات (1992) معادلهای دیگر واژهی خستگی (خسته کننده) را از زبانهای ژاپنی، چینی (ماندارین) وکرهای که تأکید بر مفاهیم "جالب نبودن[10]"و یا "بیکار بودن[11]" است راگزارش کردهاند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ریشهی لغت خستگی میتوان به نوشتههای آسمان[12] (1979) و واف[13] (1979) مراجعه کرد. کاربردهای ادبی واژهی خستگی را همچنین در آثار هیلی(1984)، کلاپ[14] (1986)، کوهن (1976)، اسپکز[15] (1995) میتوان یافت.
شکایات مربوط به خستگی ناشی از کار بسیار فراگیر هستند (فارن ورث[16]،1998؛ فیشر،1987؛ گارسون[17]،1975؛گست[18]، ویلیامز[19]، و دیو[20]،1978؛ کومهاوسر[21]،1965؛رابین[22]،1976؛ اسمیت[23]،1955؛ ترکل[24]، 1974؛ ویات[25]،فراسر، و استاک[26]،1929)، و تجربهی عمومی خستگی در میان فرهنگهای
مختلف مکرراً گزارش شده است (ساندبرگ، لاتکین[27]، فارمر و سائود[28]،1991؛ ساندبرگ و استات،1992؛ ودانوویچ و وات[29]،199). برای مثال، گست و همکارانش[30] (1978) سه نمونه از کارگران انگلیسی را به عنوان معرف همهی سطوح سازمانی مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که قضاوت بیش از نیمی (56 درصد) از آنها این است که شغلشان به طور کلی خسته کننده است، در حالیکه 79 تا 87 درصد آنها میگفتند برخی از مواقع احساس خستگی میکنند. محققان نظامی خستگی شغلی را به عنوان یک مشکل رایج سربازان در پادگانهای نظامی در زمان صلح تصدیق میکنند (هریس و سگال[31]،1985).
2-1-2- مفاهیم و تصورات خستگی
اگرچه پژوهشهای انجام شده در مورد خستگی فراوان نیستند، امّا آنها بسیار متنوع هستند. تعاریف بیان شده در مورد ماهیّت خستگی تقریباً به تعداد مقالات تجربی و ادبی که در این مورد نوشته شده است میباشند، که بخش بزرگی از آنها عمدتاً به علایق و زمینههای فکری نویسندهگان مقالات بستگی دارد. برای مثال، پژوهشگران روانپزشکی، مطابق معمول خستگی را ازطریق بررسی مکانیسمهای دفاعی و روانرنجورخویی مورد مطالعه قرار میدهند، در حالیکه روانشناسان مطابق معمول خستگی را ازطریق فرسودگی ناشی از زندگی صنعتی، یکنواختی، گوش به زنگ بودن، مورد مطالعه قرار میدهند و کمتر بر جنبهی تئوری شخصیت (فردیت) تمرکز دارند. لیری[32]، راجرز[33]،کان فیلد[34]، و کئو[35] (1986) بر این نکته تأکید دارند که تفسیرهای گوناگون از خستگی به دلیل" سوابق وشرایط، وابستگی روانشناختی، ملازمات پدیده شناختی، و پیامدهای رفتاری میباشد" در ادامه نگاهی گذرا به چهار مفهوم رایج خستگی میشود.
1-Etymology Boredom
2-Healy
[3]-Dreary
[4]- Weary
[5]- Doleful
[6]- Tedium
[7]- Monotony
[8]- O ُConnor
[9]- Repetition And Monotony
[10]- Not Interesting
[11]- Nothing To Do
[12]-Esman
[13]- Waugh
[14]-Klapp
[15]-Spacks
[16] -Worth
[17]- Garson
[18]- Guest
[19]- Williams
[20]-Dewe
[21]-Komhauser
[22]- Rubin
[23]- Smith
[24]-Terkel
[25]- Wyatt
[26]-Fraser&Stock
[27]-Latkin
[28]-Farmer&Saoud
[29]-Vodanovich&Watt
[30]- Guest Et Al.
[31]-Harris&Segal
[32]- Leary
[33]- Rogers
[34]- Canfield
[35]- Coe
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 194 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف پیش بینی
در یک تعریف کلی، فرایند پیشگویی شرایط و حوادث آینده را پیشبینی نامیده و چکونگی انجام این عمل را پیشبینی کردن نامیده میشود (بوکوتا، 2002).
هر سازمانی جهت تصمیمگیری آگاهانه باید قادر به پیشبینی کردن باشد. از آنجایی که پیشبینی وقایع آینده در فرآیند تصمیمگیری در سازمان نقش عمده ای را ایفا می کند، پیشبینی کردن برای بسیاری از سازمانها و نهادها حائز اهمیت بالقوهای است. بنابراین بیشتر تصمیمات مدیریت در تمام سطوح سازمان به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به حالتی از پیشبینی آینده بستگی دارد.
در مدیریت استراتژیک، پیشبینی شرایط عمومی اقتصاد، نوسانات قیمت و هزینهی تغییرات تکنولوژی، رشد بازار و امثال آن در ترسیم آینده بلندمدت شرکت موثر است. به همین دلیل است که کنترل هر فرایند، منوط به پیشبینی رفتار دوره فرآیند در آینده است. برای مثال ممکن است که در یک دوره فرآیند دستگاهی بیش از حد معین کار کند و تعداد اقلام معیوب تولید شده افزایش یابد. بنابراین برای شناسایی به موقع این نقص باید از روش های مناسب پیشبینی استفاده نموده و نسبت به تصحیح و یا حذف آن با توجه به شرایط موجود اقدام نمود (ریفنس، 1997).
مدل های پیش بینی
ابزارهای عینی و ریاضی که برای پردازش و تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار میگیرند مدلهای پیشبینی نامیده میشوند. به عبارت دیگر، الگویی از یک واقعیت که ساده و کوچک شده و روابط بین متغیرهای آن واقعیت یا سیستم را نشان میدهد، مدل خوانده میشود. بنابراین، هنگامی که متغیرهای مورد نظر به صورتی منظم، ساده و قابل فهم در جهت اهداف پیشبینی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و الگویی از روابط را بوجود آوردند، یک مدل پیشبینی شکل میگیرد.
سری های زمانی[1]
به روند مقادیر یک متغیر در طول زمان که به صورت دورههای زمانی با فواصل معین و یکسان تنظیم شدهاند سری زمانی گفته میشود. در تحلیل سری زمانی وضعیت تغییرات یک متغیر در گذشته مورد بررسی قرارگرفته و به آینده تعمیم داده میشود. به طور کلی مدلهایی که در تحلیل سریهای زمانی مورد استفاده قرار میگیرند به دو دسته مدلهای خطی و غیرخطی تقسیم میشوند.
مدلهای خطی مانند مدلهای باکس ـ جنکینز[2] و یکنواخت سازی نمایی برای سریهای زمانی خطی مناسب هستند، ولی در مدلسازی سریهای زمانی مالی و غیرخطی با مشکل مواجه میشوند.
مدلهای غیرخطی از قبیل مدلهای غیرکاهنده آستانهای، یک تابع غیرخطی خاص و از پیش تعیین شده را پیشبینی میکنند. به عبارتی تابع خطی مورد استفاده در این روشها مشخص است. نوع دیگر مدلهای غیر خطی شبکههای عصبی مصنوعی هستند که می توانند هر تابعی را تخمین بزنند و فرایندهای با رفتار ناشناخته را مدل نمایند.
سریهای زمانی بدنبال مقادیر یک صفت متغیر در طول زمان هستند. مشاهدات عموما باید در تاریخهای معین یعنی در فواصل زمانی تقریبا ثابت به عمل آیند. مقادیر یک صفت متغیر ممکن است مربوط به یک لحظه زمانی و یا مربوط به یک فاصله یا دوره زمانی باشد. که در حالت اول سری زمانی را لحظهای و در حالت دوم سری زمانی را دورهای و یا فاصلهای مینامند. قیمت سهام شرکتها در آخرین روز ماه و ماههای متوالی و همچنین تعداد بهره برداریهای کشاورزی در سالهای متوالی از نوع سریهای زمانی لحظهای است و حجم بازرگانی خارجی در سالهای متوالی و تعداد نامههای پست شده در ماههای متوالی و یا سالهای متوالی از نوع سریهای زمانی دورهای یا فاصلهای می باشند.
مطالعه سریهای زمانی در اکثر رشتهها مانند جامعه شناسی، بازرگانی، زیستشناسی، زمینشناسی و به خصوص زمینه مسائل اقتصادی پیشرفت فراوان داشته و از نظر آمارشناسان اقتصادی نه تنها تشریح وضع فعلی درباره مسائل اقتصادی، ضروری است، بلکه پیشبینی وضع برای آینده نزدیک و دور نیز ضروری است. بدیهی است هیچ پیشبینی بدون اطلاع از گذشته نمیتواند به عمل آید و تهیه سریهای زمانی به منظور تامین اطلاع و آشنایی نسبت به گذشته است.
[1] -Time series
[2] -Box-Jenkins
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 498 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
بی تردید صنعت خودرو سازی مهمترین نیروی محرکه برای رشد اقتصادی در قرن گذشته بوده است بطوریکه پیتر دراکر معتقد است این "صنعت صنعت ها" می باشد اکنون نیز این صنعت با تولید نزدیک به 78 میلیون خودرو در سال بعنوان یکی از مهمترین صنایع و فعالیت های اقتصادی محسوب می شوند. (OICA,2011)
از لحاظ توالی تاریخی نیز می توان به سابقه تولید اتومبیل بدین شکل اشاره نمود که در اوایل قرن بیستم هنری فورد و آلفرد اسلون به قابلیت تولید انبوه و صنعتی اتومبیل دست یافته که پیامد این عمل تقویت و رشد ایالات متحده در صحنه اقتصاد جهانی بود. قبل از جنگ جهانی دوم شرکت تویوتای ژاپن اقدام به نوآوری در زمینه تولیدات صنعتی کرد این نوآوری که همان تولید ناب نام داشت منجر شد که صنعت اتومبیل ژاپن و به پیروی از آن دیگر صنایع ژاپن از رشد قابل توجهی برخوردار شوند و بتوانند جایگاه قابل قبولی را دراقتصاد جهانی پیدا کنند.
در این میان نقش کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته نیز شایان توجه بود این کشورها در این صنعت مانند دیگر صنایع اغلب پیشرو نبوده و تنها به عنوان مصرف کننده مطرح می بودند که در نهایت موجبات رشد کشورهای صنعتی را نیز فراهم می کردند. صنعت اتومبیل در این کشورها اغلب هنگامیکه چرخه تولید یک کالای خاص به مرحله افول خود در کشورهای صنعتی می رسید شروع می شد اما امروزه می توان، توان تولید و رقابت را در کشورهایی که در گذشته تنها بعنوان مصرف کننده مطرح بوده اند مشاهده نمود که خود بعنوان یک مدعی در این زمینه با سایر کشورهای صنعتی قابل رقابت می باشند. (Kim B. Clark, Takahiro Fujimoto,1991)
باید اشاره نمود که توجه ویژه ای که همواره به صنعت خودرو سازی معطوف بوده است دارای دلایل گوناگونی است که از این جمله می توان به طیف وسیعی از نیروی کار جهانی را که این صنعت به همراه صنایع وابسته، به خود اختصاص داده است اشاره نمود از طرف دیگر شواهد آماری این گونه نشان می دهد که صنعت اتومیبل سازی به لحاظ بکارگیری تکنولوژی جدید و توسعه یافته بعنوان اولین صنعت شناخته می شود. (Nunnenkamp, Peter, 2006)
در اواسط قرن بیستم کشورهای توسعه یافته تولید کننده منحصر به فرد اتومبیل و قطعات آن بودند و همین امر منجر به افزایش مصرف در آن کشورها شده و صنعت خودرو سازی را به یکی از بزرگترین صنایع جهان تبدیل نمود. در دهه های پس از پایان جنگ جهانی دوم تب تولید اتومبیل به تدریج به کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال رشد (منجمله ایران) نفوذ کرد.
2-6-2-آغاز تولید اولین اتومبیل ها در جهان
تا قرن شانزدهم کالسکه ها بوسیله حیوانات در جاده ها حرکت می کردند. اولین کسی که توانست بدون استفاده از نیروی حیوانات وسیله نقلیه ای بسازد یک نفر هلندی به نام سیمون ستوین بود که در سال 1600 ارابه چهارچرخه ای ساخت که بر روی آن یک بادبان نصب شده بود. وسیله نقلیه دیگری هم توسط یک فرانسوی بوسیله یک فنر بزرگ سبیه به فنر ساعت ساخته شد. مدت ها هم کالسکه های بخاری متداول بود که سوخت آنها زغال سنگ بود و دود زیادی راه می انداخت.
در کتب تاریخی از فرانسه بعنوان اولین کشور تولید کننده اتومبیل واقعی یاد میشود که این اتومبیل شبیه به یک لوکوموتیو بود. درسال 1862 اتین لونوار[1] مهندس بلژیکی با ساخت اتومبیلی که سوخت آن از نفت تامین می گردید و پس از آن در سال 1868 پی یر راول با ساخت اتومبیلی که سوخت آن گاز نفت مخلوط با هوا بود؛ تحولی عظیم در خودروهای احتراقی ایجاد نمود و سرانجام در سال 1180 دو مخترع آلمانی به نام گوتلیب دایمار[2] و کارل بنز[3] مخترع اولین اتومبیل شدند.
[1]. Étienne Lenoir
[2]. Gottlieb Daimler
[3]. Karl Benz's
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
بانکداری
پول مفهومی نسبتأ جدید است در صورتی که اندیشه بانک در دورههای گذشته نیز وجود داشته است. شاید تعجب کنید اگر بگوییم که بانک در اصل ریشه دینی دارد، در تمدنهای بسیار قدیمی معابدی وجود داشته است که در آنها گنجینههایی نگاهداری میشد که لزومأ تا ابد دست نخورده باقی نمیماند. کاهنان حسب نیاز افراد آن دوره، با قرض دادن اجناس موجود در خزانه برای مدتی محدود، به دو شکل به وظیفه روحانی خویش عمل میکردند از یک سو سپاس افراد ذینفع نصیب آنها میشد و از سوی دیگر به عظمت خدای خود کمک میکردند زیرا افراد ذینفع در مقابل خدمتی که به آنها میشد میبایست کمی بیشتر از مبلغ دریافتی بازپرداخت کنند. در صورتی که خزانه از اجناس فاسدشدنی تشکیل میشد تنها راه حفظ این اجناس، قرض دادن آنها به مصرفکنندگانی بود که در دوره بعد به تولید آن مبادرت میکردند. بدین سان معابد به وامدهندگان نیز مبدل شدند. این معابد با کسب شهرت نه تنها شروع به جمع آوری هدایا کردند بلکه به عنوان جای امن به قبول سپرده مردم نیز پرداختند. بدین ترتیب برای عامه مردم نیز فرصتی پیش آمد تا اجناس خود را در محلی مطمئن به امانت گذارند و معابد نیز موفق شدند وامهای بیشتری اعطا کنند در نتیجه بهرههای قابل توجه نیز دریافت دارند. در این زمینه باستان شناسان قرن بیستم در خرابههای معبد اوروک (Ourouk) در بینالنهرین موفق به کشف نشانههای شگفت انگیزی به شکل نشانههای محاسباتی شدند که تاریخ آنها به چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح میرسد.
پیدایش پول فلزی تغییرات فراوانی پدید آورد. با تنوع سکههای در جریان، متخصصان که عبارت از زرگرها و صرافها و تحصیلداران مالیات بودند نقش عمدهای پیدا کردند. افراد به دلایل گوناگون قسمتی از ثروت خود را نزد آنان به امانت میگذاردند و این متخصصان طبیعتأ به توزیع وامهای کما بیش طولانی مایل بودند که منفعتی عایدشان بشود. تجارت پول به تدریج به کاری حرفهای مبدل شد و شخصیت جدیدی به نام بانکدار در جامعه پدیدار گشت.
آغاز بانکداری
اولین سیستم بانکی که برای نگهداری طلا و نقره و سایر اشیائ و فلزات گرانبها که به امانت و به منظور حراست از آنها در مقابل وثیقه اموال غیر منقول به وجود آمد، در خدود2000 سال قبل از میلاد مسیح در معابد بابل تشکیل شد و سپس در یونان کامل گردید و بانکها در آغاز به صورت موسسات نگهدارنده و انتقال دهنده وجوه عمل میکردند. ولی مسئولان این موسسات به تدریج دریافتند که میتوانند بخشی از وجوه راکدی را که نزدشان سپرده شده وام دهند.
کلمه "بانک" واژه ای است قدیمی که از واژه آلمانی bank به معنای نوعی شرکت، اخذ و رواج یافته و شاید هم از کلمه Banque فرانسوی و یا banco ایتالیایی که برای نیمکت صرافان به کار برده میشد اشتقاق یافته است.
عملیات بانکداری در قدیم خیلی ساده تر از زمان حال بوده و با توسعه بازرگانی و تجارت بین مردم و ملتهای مختلف کمکم اوراق تجاری نظیر سفته و برات به وجود آمد که برای انتقال و یا تعهد پرداخت مقدار معینی مورد استفاده قرار گرفته است.
موسسات مالی و بانکها
با گذشت زمان نزدیک به سه قرن از پیدایش موسسات مالی و بانکها امروزه بانکها از سودمندترین نهادهای حقوقی و مالی در همه جوامع بشری هستند. نقش مهم بانکها در تنظیم بازارهای و روند اقتصادی کشور کاملا روشن است. این موسسات پولی در روابط خود با مردم چه در زمینه پذیرش و گردآوری سپردهها و چه در زمینه دادن وام به اشخاص و موسسات تولیدی و صنعتی دارای نقش ارزشمندی هستند. عامل مهم در گردآوری سرمایههای کوچک و تبدیل آنها به سرمایههای بزرگ بانکها بوده اند. موسسات و نهاد مالی با وجوهی که از سپردههای مردم یا سایر منابع تامین می کنند به واحدهای متفاوت وام میدهند و در اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند. سه منبع وجوه برای بانکها وجود دارد که عبارتند از سپردهها، وام غیر سپرده، عایدات کسب شده در سهام. لازم به ذکر است بیشتر وجوه آنها از سپرده و وامهای غیر سپرده حاصل میشود.
بانکها مانند هر موسسه تولیدی، بنگاههای تولید کننده محصولات هستند. مهمترین محصولات انها پسانداز و وام است. وظیفه واسطهای بانک سبب میشود که خدمات پرداخت وام را برای مشتریان فراهم آورد. در واقع وظیفه اصلی این موسسات مالی ارایه خدمات مالی به مشتریان است.
اهداف وظایف امروزی بانکها
اهداف کلی بانکها عبارتند از
ü جذب منابع برای ایجاد فرصتهای اعتباری
ü بهبود و اصلاح ترکیب سپردهها
ü تغییر ترکیب سنی تسهیلات
ü پرداخت تسهیلات با کیفیت و کوتاه مدت
ü وصول مطالبات معوق برای ایجاد فرصتهای محدود اعتباری
ü سودآوری
به عبارت دیگر بانکها واسطه بین سپرده گذاران و متقاضیان تسهیلات اعتباری بوده و با استفاده از منابع خود و سپرده های مردم مبادرت به اعطای تسهیلات می نمایند. بانکها با در اختیار داشتن بخش عمده ای از وجوه در گردش جامعه ما نقش بسیار حساس و مهمی در نظام اقتصادی ایفا نموده و در تنظیم روابط و مناسبات اقتصادی جامعه تأثیر به سزایی دارند.
اگر پیشرفت سریع و افزایش قدرت مالی بانکها و در نتیجه تسلط آنها بر بازارهای پولی جهان، حاصل بسط اقتصادی و توسعه روابط بینالمللی به خاطر رفع نیازهای مادی فزآینده جامعه امروزی باشد، تفکیک بانکها به بانک مرکزی و بانکهای تجاری و تخصصی (صنعتی - معدنی -کشاورزی و مسکن) خود موید لزوم این تقسیم و تعیین اهداف گوناگونی است که انجام آن به عهده بانکهای مختلف محول شده است.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
نگرش به تبلیغات اینترنتی
واژه اتیدیود[1]، معادل فارسی متعددی همچون طرز تلقی، وجهه نظر، بازخورد، وضع روانی، ایستار، گرایش و نگرش دارد. ولی اکنون اصطلاح نگرش قبول عام یافته و به صورتهای مختلف نیز تعریف شده است (ترکان و کجباف، 1387). نگرش یک سازه فرضی است، زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست بلکه بیشتر با اظهارات کلامی و رفتاری همراه است (آذربایجانی و همکاران، 1385).
نگرش عبارت است از یک حالت عاطفی مثبت یا منفی نسبت به یک موضوع. یکی از مبتکران نظریه نگرش نوین[2]، ال ال ترستون[3] اعتقاد دارد که نگرش میزان انفعال یا احساس موافق یا مخالف نسبت به یک محرک است. نگرش ها احساسات عاطفی هستند که مردم پیرامون پدیده ها دارند (مون و مینور[4]، 1388). در تعریف دیگر، توجه به عناصر نگرش نیز مبذول شده است: ترکیب شناختها، احساسها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معینی، نگرش شخص نسبت به یک موضوع اجتماعی است. نگرش، عبارت است از سازماندهی بلندمدت فرآیندهای انگیزشی، احساسی، ادراکی و شناختی با توجه به برخی جنبههای محیطی که فرد در آن قرار گرفته است (آذربایجانی و همکاران، 1385).
در راستای بررسی رفتار مصرفکننده، نگرش را میتوان بدین صورت تعریف کرد: تمایل ارزیابگرانه یک مصرفکننده در جهت یا مخالف هر عنصر در محدوده بازار وی، نگرش او را تشکیل میدهد. به عبارتی نگرش، عبارت است از یک روش نسبتا ثابت در فکر، احساس و رفتار نسبت به افراد، گروه ها و موضوعهای اجتماعی یا قدری وسیعتر، هر گونه حادثهای در محیط فرد (همان منبع).
در یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت، نگرش یک مفهوم چند بعدی شامل عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری است که نحوه رفتار افراد را تعیین میکند و هر نگرشی دارای موضوع خاصی است که این موضوع میتواند افراد، اشیا، رویدادها و حتی خود فرد باشد. نگرش، احتمالا شاخصترین و ضروریترین مفهوم در روانشناسی اجتماعی است (گاورونسکی[5]، 2007).
نگرشها، از تعیینکنندههای مهم رفتارند. نگرش، جز مهمی از موفقیت یا شکست استراتژی بازاریابی اینترنتی را تشکیل میدهد. انتخاب خرید افراد، از عوامل عمده همچون نگرش، باورها و عوامل روان شناختی تاثیر میپذیرد. آنها در مرکز فرآیند رفتار خریداران قرار گرفتهاند و ابزارهایی هستند که افراد از آن به عنوان شناسایی احساسات خود و تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده مینمایند. غالبا نگرشها بر رفتار و نگرشهای دیگر ما تاثیر میگذارند و نحوه پردازش اطلاعات مربوط به نگرش را نیز تعیین مینمایند (کریمی و صفاری نیا،1384).
رابطه بین احساسات و اعمال در یک زمینه وسیعتر جای دارد. نگرشها یک عامل تعیینکننده رفتار اجتماعی می باشند اما تعیینکنندههای دیگری نیز وجود دارند. این محدودیتها براساس تئوری فیشن باین (1980) تحت عنوان عکس العمل معقول[6] شکل گرفته که آجزن[7] (1991) آن را گسترش داد و نظریه رفتار برنامهریزی شده نامید. مطابق تئوری عکس العمل معقول[8]، نگرش شخص به یک موضوع تابعی از عقاید فرد در مورد موضوع است. به علاوه، این نظریه بیان مینماید که تمایلات رفتاری، فعالیتهای رفتاری خاصی را ایفا میکنند که به خوبی میتوانند به وسیله نگرشها و قاعده ذهنی، نسبت به آن اقدامات قابل پیش بینی باشند (پیکت[9]، 2007).
نظریه رفتار برنامهریزی شده، معتقد است که نگرشها بر رفتار، براساس یک تصمیم داوطلبانه که در طی فرآیندی محدود میشوند، تاثیر میگذارند. ابتدا اینکه رفتار کمتر از نگرشهای کلی و بیشتر از نگرشهای خاص نسبت به یک رفتار خاص متاثر خواهد شد. دوم اینکه، رفتار تنها به وسیله نگرشها متاثر نمیشوند، بلکه به وسیله هنجارهای ذهنی یا باورهای ما درباره آنچه دیگران فکر میکنند و ما باید انجام دهیم نیز متاثر میشوند. سوم اینکه، نگرشها، رفتار ما را تنها هنگامی که ما آنها را ادراک میکنیم و تحت کنترل خودمان درمیآوریم، برمیانگیزاند. چهارم اینکه، اگر چه نگرشها همراه با ایدههای ذهنی و کنترل ادراکی سهم در انجام رفتار دارند، مردم غالبا نمیتوانند بر اساس قصد خود رفتار نمایند (برهم و کاسین[10]، 1993).
[1]. Attitude
[2]. Modern attitude measurement
[3]. L.L.Thurstone
[4]. Mowen and Minor
[5]. Gawronski
[6]. Reasoned action
[7]. Ajzen
[8]. Responed action
[9]. Pickett
[10]. Brehm & Kassin
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
پیش بینی واردات برنج
در میان محصولات وارداتی کشور ما برنج از جایگاه خاصی برخوردار است . برنج تنها غله ای است که فقط برای مصرف انسان کاشته می شود و بعد از گندم مهم ترین محصو ل از خانواده غلات است . برنج به عنوان یک ماده غذایی بسیار ارزشمند نقش حساسی را در جهان کنونی ایفا می کند.
به گزارش روابطعمومی گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال 1391 بالغ بر یک میلیون و 289 هزار تن برنج به ارزش تقریبی یک میلیارد و 309 میلیون دلار وارد کشور شد که به همراه کنجاله و سایر آخالهای جامد آن، دانه ذرت دامی، دانه گندم سخت، شمش از آهن و فولاد غیرممزوج بیشترین واردات را به خود اختصاص دادهاند. در همین حال وال استریت ژورنال به نقل از فعالان تجاری اعلام کرد که تقاضای بالای ایران باعث افزایش شدید قیمت برنج باسماتی شده است.
بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی سطح زیر کشت برنج جهان 147144 هزار هکتار و میزان تولید شتوک 576 میلیون تن است. در ایران سطح زیر کشت برنج 611 هزارهکتار و میزان تولید شتوک 2887 هزارتن و متوسط عملکرد در هکتار 4724 کیلو گرم در هکتار است. 90 درصد برنج تولیدی دنیا در قاره آسیا که محل زندگی 60 درصد جمعیت جهان است تولید و به مصرف 8/2 میلیارد نفر در آسیا میرسد.
نقش تجارت جهانی برنج از دهه 1990 به شدت افزایش یافته است . به همین سبب کشورهای مهم تولیدکننده برنج جهان در صدد هستند تا از این ماده غذایی به عنوان اهرم فشار در معادلات سیاسی جهان بهره گیرند . در سال 1993 پس از مطرح شدن موافقت نامه گات و آزادی صدور برنج آمریکایی به کشورهای آسیای جنوب شرقی، مسائل و مشکلات بسیاری در این کشورها پدید آمد، نظیر اعتراض بیش از 20 هزار کشاورز کره جنوبی در اواخر سال 1993 به آزادی واردات برنج آمریکایی به کشورشان که نشان از اهمیت این کالای تقریباً استراتژیک در آسیای شرقی دارد.
مصرف برنج در کنار سایر انواع غلات مانند ذرت، ارزن و گندم به عنوان مکمل مطرح می شود. در کشورهایی که مصرف سرانه برنج آنان بسیار زیاد است مصرف گندم آنان اندک است، به طوری که در میانمار که بیشترین میزان مصرف سرانه برنج را دارد مصرف سرانه گندم فقط 9/4 کیلوگرم در سال است در مقابل در کشورهایی که مصرف سرانه برنج حدود اندک است، مواد مصرفی در گروه غلات از سایر انواع غلات تأمین می شود. به طور مثال در کشورهای اروپایی، مصرف سرانه برنج بسیار اندک و در اغلب آنها از 10 کیلوگرم هم کمتر است. در این کشورها برنج در کنار موادی دیگر مانند سبزیها، گوشت و شیر استفاده می شود، موادی که نسل پیش از آن محروم بود . تقریباً 90 درصد تولید و مصرف برنج در آسیا انجام می شود و 96 درصد مصرف آن در کشورهای در حال توسعه است . رشد مصرف برنج به دلیل شهر نشینی، افزایش درآمد سرانه، تغییر الگوی تغذیه و کاهش رشد جمعیت شروع به کاهش کرده است. رشد عرضه برنج نیز روندی نزولی به خود گرفته است.
برنج محصولی اساسی در کشور ما به شمار می رود زیرا این محصول در سبد کالایی خانوار و الگوی تغذیه ای نقش مهمی دارد (بر اساس شاخص قیمت خرده فروشی، ضریب اهمیت انواع برنج 32/3 است) در حال حاضر ایران یکی از مهم ترین وارد کنندگان این محصول است.
پیشبینی یکی از مهمترین اهداف ساخت مدل های اقتصادی است که برخلاف بسیاری از بازارهای مهم، بازار محصولات کشاورزی از عرصه تحقیقات نوین پیش بینی به دور مانده، به گونهای که مطالعات انجام شده نیز غالباً بر پایه رو شهای اقتصادسنجی استوار است. همچنین، پیش بینی صحیح واردات بازار محصولات کشاورزی و بهخصوص برنج، آثار مهمی در سیاستگذاری و برنامه ریزی های اقتصادی این بخش دارد که این مهم با به کارگیری روشهای مختلف، می تواند علاوه بر ایجاد زمینه توسعه روشهای نوین پیش بینی، سیاستگذاران این بخش را در تصمیم گیریهای آتی، یاری رساند. علاوه بر این، متأسفانه قیمت برنج که جزومهمترین کالاهای سبد مصرفی خانوارها هستند، نوسان های فراوانی دارد. این نوسان ها به معنای فقدان پیش بینی مناسب از واردات آتی بازار است که موجب شده دولت نتواند برای کنترل این نوسان ها سیاست منسجمی اتخاذ کند. بر این اساس، پیش بینی قیمت کالاها در تنظیم بازار، اهمیت ویژه ای دارد(نوفرستی، 1386: 182).
از سوی دیگر، در بخش تولید محصولات کشاورزی نیز به دلیل ریسکهای فراوان، نوسان های بالایی در درآمد کشاورزان مشاهده میشود. بر این اساس، پیش بینی دقیق قیمت از طریق کاهش نوسانهای قیمتی، می تواند موجب انتخاب نوع محصول و سطح زیرکشت مناسب آن، تخصیص بهینه منابع، افزایش کارایی، افزایش مطلوبیت کشاورزان و در نهایت افزایش درآمد آنها شود. اهمیت پیش بینی قیمت محصولات کشاورزی علاوه بر کمک به کشاورزان و دولت، کمک فراوانی به عوامل بازاریابی می کند.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 169 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف مفهومی جهانی شدن
جهانی شدن یکی از جنبه های واقعی و برجسته نظام جهانی جدید و یکی از مؤثر ترین نیروهای تعیین کننده مسیر آینده دنیا است. این پدیده ابعاد بسیاری دارد: اقتصادی، سیاسی اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، امنیتی و غیره. طی چند دهه اخیر کلیه معاملات بین المللی و بعضاَ ملی تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته است. جهانی شدن اقتصاد که یکی از ابعاد بسیار مهم این پدیده می باشد، بنابر تعریف صندوق بین المللی پول[1] عبارتست از " رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جریان سرمایه در ماورای مرزها و همچنین از طریق پخش گسترده تر و وسیع تر تکنولوژی. " ( IMF,1996)
جهانی شدن عبارت است از افزایش چشمگیر تجارت و مبادلات جهانی در یک نظام اقتصادی بین المللی که دائماً بازتر و یکپارچه تر می شود. تجارت و مبادلات بین المللی نه تنها در شکل سنتی آن در زمینه تجارت کالا و خدمات بلکه در اشکال جدیدی مثل مبادله ارزها، جابجایی سرمایه، انتقال تکنولوژی، جابجایی افراد از طریق سفرها و مهاجرتهای بین المللی، و حرکت بین المللی اطلاعات و اندیشه ها رشد قابل ملاحظه ای داشته است. یکی از معیارهای سنجش درجه جهانی شدن، حجم معاملات مالی بین المللی است: اکنون روزانه حدود ۲/۱ تریلیون دلار در بازارهای ارزی نیویورک مبادله می شود و حجم روزانه مبادله بین المللی سهام از این رقم نیز فراتر می رود.
مارتین آلبرو جهانی سازی را فرآیندی تعریف می کند که براساس آن، تمامی مردم جهان در جامعه واحد و فراگیر جهانی به هم می پیوندند. مانوئل کاستل با اشاره به عصر اطلاعات، جهانی گرایی را ظهور نوعی جامعه شبکه ای می داند که در ادامه حرکت سرمایه داری، عرصه اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در بر می گیرد. آنتونی ماکفرو در کتاب تاخیر بررسی های جهانی، معتقد است چهار روند اساسی برای جهانی سازی وجود دارد که عبارت است از:
1- رقابت میان قدرت های بزرگ
2- نوآوری های تکنولوژیک
3- جهانی سازی تولید و مبادله
4- تجدد و نو گرایی ( علی عادل، 1386)
جهانی شدن فرآیندی از تحول است که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کم رنگ می کند، ارتباطات را گسترش می دهد و تعامل فرهنگ ها را افزون می نماید. بسیاری از متفکران اقتصادی معتقدند اولین حرکت در خصوص جهانی شدن اقتصاد به اواخر قرن نوزدهم میلادی باز می گردد. یکی از عوامل موثر بر جهانی شدن در اواخر قرن 19، افزایش حجم تجارت بوده است. براساس نظریه های اقتصادی، تجارت آزاد باعث شکل گیری تولید در کشورها بر پایه مزیت نسبی آنان می شود. این امر منجر به تشویق تولید و صادرات کالاها و خدماتی میشود که با توجه به منابع موجود در کشور با هزینه کمتر تولید می شود و واردات، جایگزین تولیدات داخلی کالاها و خدماتی می شوند که در این کشورها با توجه به منابع و امکانات موجود گرانتر تولید می گردد. ایجاد فضای رقابتی در جامعه و ارتقای سطح رقابت پذیری ملی، زمینه های لازم جهت ورود به فرآیند جهانی شدن را فراهم می نمایند.
جهانی شدن با آزاد سازی بیشتر اقتصاد بین الملل، یکپارچگی بازارها در مقیاسی جهانی، و حرکت به سوی جهانی بدون مرز همراه بوده است که همه اینها به افزایش مبادلات و مراودات جهانی منجر شده است. در چند دهه اخیر، جهانی شدن از عوامل مختلفی سرچشمه گرفته است. یکی از این عوامل، پیشرفتهای تکنولوژیک بوده است که هزینههای حمل و نقل و ارتباطات و هزینه های پرداخت، انباشت و بازیافت اطلاعات را بشدت کاهش داده است. کاهش هزینه های دوم معلول تحولات الکترونیک بویژه انقلاب ریز تراشه ها در چند دهه اخیر بوده است. برخی جلوه های این تکنولوژی جدید عبارتند از پست الکترونیک و اینترنت.
دومین عامل و سرچشمه جهانی شدن، آزاد سازی تجاری و اشکال دیگر آزاد سازی اقتصادی بوده است که باعث کاهش حمایتهای تجاری و بازتر شدن نظام تجاری جهانی شده است. این فرایند در قرن گذشته شروع شد ولی بروز دو جنگ جهانی و« رکود بزرگ» باعث وقفه در آن شد. این فرایند پس از جنگ جهانی دوم به وسیله کاربرد اصل دولت کامله الوداد در روابط تجاری در قالب موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات)در ۱۹۴۷ و سپس سازمان جهانی تجارت دوباره اعاده شد. در اثر این امر، تعرفه ها و سایر موانع تجارت کالا و خدمات بسیار کاهش یافته است.
سومین عامل یا ریشه جهانی شدن، تحولات نهادی بوده است: اکنون تا حدودی به دلیل تحولات تکنولوژیک و توسعه دید مدیران بهره مند از پیشرفتهای ارتباطی، سازمانها عرصه فعالیت وسیعتری دارند. بدین ترتیب، شرکتهایی که عمدتاً روی بازار محلی تکیه می کردند، اکنون دامنه فعالیت خود را از نظر بازار و تسهیلات تولید به سطح ملی، چندملیتی، بین المللی یا حتی جهانی گسترش داده اند.
[1]. International Monetary Fund
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
بازارهای مالی
مفهوم بازارهای مالی
در بازارهای مالی، عرضه و تقاضای وجوه و سایر دارایی های مالی در قالب انواع گوناگون اوراق بهادار، در مقابل یکدیگر قرار گرفته و قیمت معامله را تعیین می کنند. علت اینکه در بازارهای مالی وجوه با وجوه مبادله می شوند (و نه همانند بازارهای دیگر با کالا) را باید در مسئله ضرورت دستیابی به نقدینگی جستجو کرد. عرضه کنندگان وجوه کسانی هستند که می توانند نیاز به نقدینگی که هم اکنون در اختیارشان است، را به تعویق بیاندازند اما بابت این تعویق بازدهی را طلب می کنند که می توان آن را جبران کنندهی تعویق مصرف حال به آینده و ریسک همراه آن محسوب نمود. این عرضه کنندگان در پی حداکثر بازده و حداقل ریسک هستند. در مقابل متقاضیان وجوه بایستی به ازای به جلو انداختن زمان استفاده از وجوه هزینه ای را متقبل شوند. به عبارت بهتر عمل انتقال وجوه، از پس انداز کنندگان و وام دهندگان به سرمایه گذارانی که از امکانات مالی برخوردار نیستند، در بازارهای مالی انجام می شود. این انتقال توسط واسطه های مالی که در دو بازار پول و سرمایه فعالیت می کنند صورت می گیرد. لازم به ذکر است، بازارهای مالی می بایستی همراه با رشد عمومی اقتصاد گسترش یابند و تدریجاَ نقش فعالتری در ساختار اقتصادی کشور ایفا نمایند. ولی واقعیت این است که این بازارها در کشورهایی که گسترش لازم را پیدا نکرده اند، بسیار ضعیف عمل کرده به نوبه خود اثرات منفی قابل توجهی بر روند رشد و توسعه اقتصاد می گذارند. بازارهای مالی پیشرفته نظیر بازارهای مالی کشورهای پیشرفته صنعتی، حجم قابل ملاحظه ای از سرمایه مالی اقتصاد مربوطه را در کنترل دارند. این بازارها انگیزه پس انداز کردن، واگذاری پس انداز ها، وام دهی و بکارگیری سرمایه ها را شکل می دهند. با کمک این بازارها می توان تورم را کنترل کرد، یا حداقل کاهش داد. (ختایی، 1378)
2-2-1-2- تاریخچه بازارهای مالی
در گذشته بازارهای مالی در دست صرافان بود و عملیات داد و ستد اعتبارات کوتاه مدت بوسیله صرافان همیشه با دامنه و وسعت بسیار صورت میگرفت. منابع مالی صرافان سرمایه شخصی خودشان بود و در حدود قدرت مالی خود عهده دار عملیات صرافی بودند. صرافان در قدیم عامل فعال بازار بوده اند و از طریق آنها گردش اعتبارات در بازار پول صورت می گرفته است. برای نقل وانتقال وجوه از طریق صرافیها از سندی به نام بیجک استفاده می شده است، بیجک سندی است عندالمطالبه که تعهد پرداخت وجهی در آن تصدیق شده و برحسب میزان و معروفیت و اعتبار صرافان در بازار رواج داشته است.تا قبل از توسعه بانکداری صرافی ها نقش خود را در بازار پول انجام دادند ولی با توسعه فعالیت های بازرگانی بموازات توسعه اقتصادی عملیات صرافی محدود شده و از طریق سیستم بانکی صورت می گرفت.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف بازاریابی
از نظر کاتلر، برجسته ترین صاحب نظر علم بازاریابی، بازاریابی فرآیندی مدیریتی-اجتماعی است که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند.
تعریف فوق در برگیرنده هفت اصطلاح مهم می باشد که عبارتند از : نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار است. موارد فوق مفاهیم اساسی بازاریابی هستند که هر یک را بطور مختصر شرح می دهیم.
نیاز: بیان کننده حالت محرومیت احساس شده در فرد است. به عبارت دیگر احساس محرومیت، همان نیاز است.
خواسته: شکلی است که نیازهای انسان تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت انفرادی به خود می گیرد، به عبارت دیگر خواسته انسانی شکلی از نیاز انسان است که بر طبق فرهنگ و شخصیت فردی، تغییر شکل می دهد.
تقاضا: چون افراد دارای خواسته هایی نامحدود و منابع محدودی هستند لذا کالاهایی را برای مصرف انتخاب می کنند که در ازای وجوه پرداختی، حداکثر رضایت را برای خودشان بدست آورند. خواسته ای که با قدرت خرید همراه باشد تبدیل به تقاضا می گردد.
کالا یا محصول: محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد به عبارت دیگر هر چیزی که بتوان برای جلب توجه، بدست آوردن، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد بطوری که توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد کالا تلقی می شود.
مبادله: مبادله عبارتست از دریافت چیزی مطلوب از کسی دیگر، در مقابل ما به ازایی به او. در حقیقت بازاریابی وقتی تحقق می بابد که مردم برای تامین نیازها و خواسته های خود تصمیم به مبادله بگیرند. مبادله هسته مرکزی بازاریابی است و برای تحقق آن، 5 شرط زیر لازم است:
1. حداقل دو طرف باید با یکدیگر مشارکت داشته باشند.
2. هر طرف باید چیزی با ارزشی برای مبادله با دیگری در اختیار داشته باشد.
3. هر طرف باید علاقمند به مبادله با طرف دیگر باشد.
4. هر طرف باید در رد و قبول پیشنهاد طرف دیگر آزادی کامل داشته باشد.
5. هر طرف باید دارای توانایی لازم برای مراوده و تحویل باشد.
بازار: به مجموعه ای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا، بازار اطلاق می شود. بنابراین روشن است که یک بازار می تواند حول محور کالا، خدمت و یا هر چیز با ارزش دیگری تشکیل شود.
تعریف مدیریت بازاریابی : مدیریت بازاریابی همان مدیریت تقاضاست. زیرا برای نیل به اهداف شرکت مدیریت بازاریابی می کوشد به طریقی سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تاثیر قراردهد، بنابراین می توان گفت مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردند؛ بر نامه های با هدف ایجاد و حفظ مبادلات سودمند با خریداران.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
آمیخته بازاریابی
در دنیای رقابتی امروز، سازمانها به منظور بقای خود نیاز به استفاده از فنون بازاریابی و نیز تحقیقات تخصصی بازاریابی دارند. بررسیها نشان داده است که ناموفق بودن شرکتها از ناتوانی آنها در بهره گیری از فنون بازاریابی نشأت میگیرد. این شرکتها تحولات بازار و تغییرات الگوی مصرف مشتریان را نادیده میگرفتند و به جای روی آوردن به بازاریابی پیشرفته، به فروش میپرداختند و کسب سود بیشتر را بر رضایت مشتریان ترجیح میدادند. بازاریابی در عین حال یک جنگ است منتهی نه جنگ با اسلحه و یا تفنگ بلکه چنانکه آلبرت امری[1] در این رابطه میگوید: "بازاریابی یک جنگ متمدنانه است که در اغلب این نبردها، شرکتها و سازمانهایی موفق میشوند که از کلمات، ایدهها و نظم فکری مطلوبتری استفاده مینمایند، به عبارت دیگر دارای مدیریت بازاریابی به روز و منسجمی باشند تا بتوانند در مبارزه با صحنه های رقابت گام بردارند (کنستانتین، 2012).
در این رابطه کاتلر[2] اعتقاد دارد که اکثر شرکتها توجه زیادی به کاهش هزینه میکنند در حالی که عدم صرف هزینه های بازاریابی، هزینه های بیشتری را ایجاد میکند (کاتلر، 1379). مدیریت بازاریابی یکی از بخشهای مدیریت کلان سازمان است که با نگرش سیستمی به اجزای سازمان، روابط بین آنها، نحوه تأثیر گذاری بر یکدیگر و ارتباط داخلی آنها به صورت یک نظام یکپارچه و جامع، عوامل مؤثر را مورد بررسی قرار داده و مورد تحلیل قرار میدهد. به عبارت ساده تر در این فرآیند با انجام " تحقیقات بازاریابی" مطالعه و بررسی دقیق بر روی عوامل درونی و بیرونی سازمان و محصول مورد مطالعه قرار میگیرد. همچنین با بررسی و تحلیل عوامل درون سازمانی و مرتبط با محصول، از جنبه های گوناگون مدیریتی، مالی، کیفی محصول و بازاریابی که تأثیر گذار و تعیین کننده میباشند، تلاش میگردد تا مقایسه ای مناسب بین این عوامل صورت گرفته و بالطبع مناسبترین استراتژیها و راهکارهای عملی مورد بررسی قرار گرفته و در راستای پیشبرد اهداف سازمان پیشنهاد گردد.
بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان میتواند در آنجا به صورت مفیدتر و مؤثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیازها و خواستههای مردم باشد. به عبارت دیگر بازاریابی تلاش آگاهانه است برای تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی تخصیص در بازار (روستا و همکاران، 1390). بازاریابی عبارت است از فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرایند مبادله (کاتلر ، آرمسترانگ،1390). بازاریابی به مجموعه ای از فعالیتهای بازرگانی گفته میشود که جریان کالاها یا خدمات را از تولید تا مصرف کننده نهایی هدایت میکند.
بازاریابی علم جوانی است که سابقه پیدایش آن از قرن بیستم میلادی است (مهرانی ، حسینی کیا، 1391). یک بازاریاب بدون داشتن درک صحیح از اینکه مشتری چه کسی است؟ چرا، چه وقت، کجا و چگونه خرید کند؟ به خطا میرود و ویژگیهایی که به واسطه آن گروهی از مشتریان ارزش را درک میکنند ممکن است از نظر گروهی دیگر از مشتریان، اصلاً مهم نباشد (موریس، 2011). امروزه شرکتها در تلاشند تا با استعانت از دو عامل " رضایتمندی مشتری" و " فروش و سودآوری بیشتر" با تکیه بر تحقیقات بازار و درک نیازهای مشتری در دنیای مملو از رقابت کنونی به حیات خود ادامه دهند. در این راستا یکی از راههای نائل آمدن به اهداف فوق بررسی و تجزیه و تحلیل مفهوم آمیخته بازاریابی در هر کسب و کاری میباشد (علی میرزایی، 13 ش 91).
عناصر آمیخته بازاریابی مجموعه های از متغیرهای بازاریابی قابل کنترل است که شرکت آنها را برای نیل به اهداف بازاریابی در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب میکند. این ترکیب شامل هر نوع اقدامی است که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تأثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. معمولاً این عناصر را تحت عنوان (4p) میشناسند که عبارتند از محصول[3]، قیمت[4]، توزیع[5] و ترفیع[6].
مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه 1950 به وسیله نیل بوردن معرفی شد و به 4p معروف گشت. آمیخته بازاریابی بر مدلها و روشهای سنتی مدیریت بازار مانند روش کارکردگرای پویای آلدرسون در کنار سایر روشهای سیستمی و نیز تئوری پارامتر که توسط دانشگاه کپنهاگ در اروپا توسعه یافت، غلبه کرد و روشهای جدید مانند دیدگاه محصولی، دیدگاه وظیفه ای و دیدگاه جغرافیایی نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند. تنها تعداد کمی از این مدلها توانستهاند بقای خود را در مقابل 4p حفظ کنند (گرانروس، 2009). آمیخته بازار عبارت است از مجموعه ای از ابزارهای مداخله در بازار که به صورت وابسته به هم عمل میکنند؛ به طوری که تأثیر لازم یا مورد نظر را در بازار میگذارند (محب علی، 1391).
آمیخته بازاریابی نمایان گر فعالیتهای اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند (دلوین، 2007). برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل میشود. اینها مهمترین نوع بخشهایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آنها تخصیص میدهند (گلد اسمیت، 2009).
[1] Albert emery
[2] Philip kotler
[3] Product
[4] price
[5] place
[6] promotion